عرشیاعرشیا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

تنها بهونه زندگی مامان و بابا

کلاس خلاقیت(سنجاقک)

سلام به شیرین ترین بهونه زندگیم، سلام  ه آرامش وجودم. ماهم امال تابستون برات کلاس خلاقیت ثبت نام کردم همیشه نگران بودن شاید تو این کلاس نمونی آخه اولین بارت بود که باید کلاس می رفتی دو سه جلسه اول یه خورده اذیتم کردی می گفتی حتما باید تو کلاس پیشت باشم با بچه ها بازی نمی کردی ولی از جلسه چهارم کم کم عادت کردی البته مربی هات ]رزو جون و سارا جون خیلی خیلی مهربونن و باهات خیلی بازی کردن ازشون خیلی ممنونم .اولین کاردستی گروهی رو در تاریخ 02/04/1393 درست کردی خیلی قشنگ بود  اینجا کنار دوستت محمد صادق هستی داری دست آدمک رو رنگ می کنی ببین بقیه عکس ها تو ادامه مطلب ببینید   قربونت برم اینجا داری براش انگشت می ...
4 تير 1393

متن

قد می کشم و بزرگ می شم و مرد میشم و امیدوارم هرگز دلسوزی ها تو فراموش نکنم آره دلبندم مامان همیشه به نگاهت، به لبخندت ، به وجودت ، به نفست نیاز داره دنیا به این بزرگی ، عشق به این قشنگی برای مامان و بابا خلاصه در پنج حرفه عین... را... شین....ی... آ ...
4 تير 1393

شیطون مامان

سلام پسر شیطونم، وقتی که مامان می رم سرکار مجبورم تو رو پیش عزیز(مامان مامانی) بذارم آخه تو مهربونم پیش کسی نمی مونی به جز عزیز چالوسی(به قول خودت). عزیز خیلی دوستت داره ، البته تو هم خیلی دوستش داری. وقتی اونجا هستی کارهای شیطونی هم انجام می دی نمونش رو ببین ...
2 تير 1393

نشستن کنار آتیش

گلم هرچی من و بابایی بهت می گفتیم برو کنار آتیش عکس بگیر تو می ترسیدی یکبار نشستی ما تند عکس گرفتیم اینم از سگ های ولگرد که وقتی ما داشتیم می رفتیم براشون استخون ریختیم که بخورن ...
1 تير 1393

جنگل

پسر عزیزتر از جانم، گلم ما به اتفاق عمو علیرضا و خانواده یک روز جمعه تصمیم گرفتیم بریم جنگل.آتیش روشن کردیم خیلی بزرگ بود تو و امیر محمد خیلی شیطونی کردید هی چوب می گرفتید به آتیش می زدید .عکساتو نگاه کن البته قبلش چند تا عکس جنگل می ذارم که اونجا بودیم   عکس های پسرم در حال چوب آوردن   ...
1 تير 1393

دریا

عزیز دل مامان خوبی؟ ماهم.پسر نازم. بعد از اینکه ما از مشهد بر گشتیم خاله جون گلی و نیکی جون و مهدی جون اومدن چالوس کلی با هم بازی کردید بعد خاله بهشته ما رو برد دریا(رادیو دریا) خیلی بازی کردی ببین اینجا منتظری موج بیاد تا تو فرار کنی اینجا هم با نیکی جون داری می ری تو دریا   ...
1 تير 1393

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

سلام ، سلام پسر مهربونم ببخشید که خیلی دیر به وبلاگت سر می زنم آخه مشغله کاری نمی ذاره .23 اردیبهشت من و شما و بابایی با همکار مامانی (آقای جناتی به اتفاق خانواده) با هم رفتیم مشهد مقدس زیارت امام هشتم، امام خوبیها، خیلی خوش گذشت . اما تو وروجک نمی ذاشتی ازت عکس بگیریم این چند تا عکس از توی صحن دارالاجابه هست که می بینیم. اینجا هم تو صحن بیرون امام رضا (ع) که خودت گفتی تو حیاط دراز بکشم از من عکس بگیرید   ...
1 تير 1393

حج

سلام عزیز دلم پسر نازم خوبی؟ عزیز و بابابزرگ و خاله فرشته تو ماه اسفند رفتن حج و آخر اسفند آمدند و ما مراسم ولیمه آنها را در هتل کوروش برگزار کردیم اینم یک سری از عکسات ...
10 فروردين 1393

آدم برفی

این آدم برفی رو بابایی با کمک عمو حبیب درست کرد یه ژست قشنگ کنار آدم برفی اینم از آدم برفی جواد جون و آجی پرستو جون ...
6 فروردين 1393